به نام خدا
صاحبمنصبان و مسئولین محترم!
سلام علیکم!
بدنبال طرح دولتی شدن تریاک در کشور، ما جمعی از معتادان، مصرف کنندگان حرفهای، مصرف کنندگان تفریحی، مفتکشها، خفتکشها، سنتیکشها، صنعتیکشها، همزمان سنتی و صنعتیکشها، وارد کنندگان، میکسکنندگان، آشپزخانه داران، مخبران، حملکنندگان، عمده فروشان، خرده فروشان، شیرهکشخانهداران، سرنگداران، ساقیها اعم از موتوری، ماشینی و سایر صاحبان مشاغل مرتبط با تریاک، بیانیه زیر را صادر میکنیم
امید است با عنایت به بندهای مهم این بیانیه، سریعا اقدامات لازم را مبذول فرمایید
بر همگان واضح و آشکار است که تریاک خیلی مهم است. تریاک این ماده مقوی، غذای کامل جسم و روح، اگرچه ظاهری سیاه دارد، اما در پس این رنگ و بوی تلخ و ناخوشآیند، دنیاییاست مشتی.
فلذا از شما مسئولین و صاحبمنصبان خواهشمندیم بنا به دلایل ذیل و دهها علت ناگفته دیگر، هرچه زودتر از دولتی کردن این ماده منصرف شوید و همانطور که خودتان خوب بلدید، این طرح را از دستور کار خارج کنید.
یک/ توزیع تریاک فوت و فن دارد، فرهنگسازی میخواهد. نیاز به زیرساختها و شبکه سازیهای گسترده در محلات و پارکها و معابر عمومی دارد. همینجوری الکی نیست که شما اراده کنید از داخل اداره یک دکمه را بزنید بعد یکهو به کل معتادان تریاک برسد. هرگونه اقدام برای توزیع تریاک بدون در نظر گرفتن این مهم موجب خواهد شد تا حوادثی مشابه آنچه در هنگام توزیع سبد کالا رخ داد اتفاق بیفتد و طبیعتا با توجه به نحیفتر بودن جسم معتادان نسبت به مردم عادی حتما میزان مرگ و میر بالاتر خواهد بود
دو/ آقایان! تریاک شوخیبردار نیست. ریزهکاری دارد. بستهبندی آن دقت و تمرکز بالا میخواهد. یک گرم اینور آنور بشود، یک زندگی اینور آنور میشود! چه قتل و جنایتهایی که در این حرفه به خاطر نیم گرم اتفاق میافتد.
مثل سخنرانی نیست که امروز یک حرفی زده شود فردا سخنگو بیاید بگوید منظور فلانی از فلان فلان نبوده بهمان بوده، آب از آب هم تکان نخورد. تریاک یک گرمش هم حساب کتاب دارد.
سه/ چون روز واضح است که مطالعات کارشناسی کافی روی این طرح انجام نشده است. چرا که تریاک دولتی، تنها عاملی خواهد شد برای راه افتادن بازار سیاه و دو نرخی شدن تریاک و جولان دلالان. بعد از چندسال هم دوباره همین خود شما میافتید دنبال تصویب طرح تکنرخی کردن تریاک و مثل بنزین و دلار دودش را مای بیچاره میخوریم.
چهار/ دقت کنید که این طرح اگر شکست بخورد نمیتوان خیلی راحت به حالت قبل برگشت چرا که زیرساختها و شبکههای مردمی ایجاد شده از بین رفته است و شکلگیری دوباره آنها مستلزم صرف هزینه و زمان زیاد است. چرا که گاها پیش آمده برای اینکه یک نفر بتواند بعنوان ساقی در یک محله جاگیر شود چندین نسل از خانواده او به زندان افتاده، اعدام شده یا در رقابت با سایر توزیع کنندگان کشته شدهاند. خودش هم چه شبها که در انتظار مشتری در پارک خوابیده است و از دست سگها به این سو و آن سو خزیده. حال اگر این عرصه خالی شود برای پر کردن دوباره آن باید مدتها بگذرد و اینطور نیست که یک نفر از فردا بشود ساقی محله و تمام. این مسئله با انتصاب آقازادههای شما در مدیریتهای مختلف فرق دارد.
پنج/ ما نمیتوانیم سرنوشتمان را به دست مسئولینی بسپاریم که ناگهان تریاک این ماه را، وسط ماه بعد توزیع کنند! آخرش هم بیایند تلویزیون صاف صاف توی چشم ما نگاه کنند و منت بگذارند و بگویند شب توزیع تریاک، شب مصیبت عظمای ماست
شش/ فرضا ما قبول کردیم و قرار شد تریاک دولتی بشود. آنوقت آمدیم و فرداروزی آقازاده فلان مسئول دلش خواست به جای تریاک، از ایتالیا لباس دخترانه وارد کند. تکلیف ما چیست؟ لباس دخترانه بکشیم؟ بزرگوران! بحث روغن پالم و سلامتی مردم که نیست. بحث بحث تریاک است.
هفت/ ما را اسیر گمرک و کاغذبازیهای خودتان نکنید. بگذارید خودمان با اصولی که داریم تریاک را از زمینهای کشاورزی افغانستان، دستچینشده، تر و تازه به دست مصرف کننده برسانیم.
هشت/ آقایان مسئول! بگذارید همین بستههای یکی دو گرمی تریاک برای ما بماند. تریاک را سیاسی نکنید. چرا میخواهید تریاک و سرنگ بفرستید توی روستاها. تریاک را حزبی نکنید.
دلم در عشق تو بی باک باشد / شب دوری تو غمناک باشد
عسل از کنج لبهایت برایم / شبیه شیره تریاک باشه
ارائه شده در اولین شب طنز انقلاب اسلامی(حسینیه هنر)
گزارش روزنامه صبح نو