فال شماره 139
کشتی شکستگانیم، ای باد شرطه برخیز
باشد که بازبینیم، دیدار آشنا را
ای صاحب فال، خواجه با زبان بیزبانی میگوید این چه اوضاعی است برای مملکت درست کردی؟
اما بدان اگرچه هیچچیز بر وفق مرادت نیست، بازار راکد است، وضع اقتصاد خراب است و خلاصه هیچ باد موافقی هم نمیوزد، اما تو امید خود را از دست نده. شاعر میخواهد بگوید که همیشه اطراف انسان آدمهایی هستند که میشود به آنها تکیه کرد؛ مثلا حسامالدین آشنا را زیاد به دیدارش برو و از مشورتهایش استفاده کن. یا کلا هر آشنای دیگری را به کار بگیر از قبیل برادر، خواهرزاده، برادرزاده، پسرخاله و خلاصه هر آشنایی را خواستی استفاده کن، گور بابای اصل شایستهسالاری... .
اما ای صاحب فال، جدای از شوخی بدان که این دنیا محل گذر است و چیزی به پایان فرصتها نمانده است؛ پس چه خوب است که هرچه زودتر به خودت بیایی.