ساعت هفت و سی دقیقه به وقت محلی است و من کمی زودتر از بقیه به سالن تاریک محل اجرای مراسم می‌رسم. همان جلو جایی برای نشستن انتخاب می‌کنم.

بعد از دقایقی چراغ‌های سالن روشن می‌شود و تیم تشریفات ایرانی برای وارسی سالن وارد می‌شوند. کمی از این اتفاق تعجب می‌کنم و از یکی از اعضای تیم دلیل این‌همه دقت و ریزبینی را جویا می‌شوم که در جواب می‌گوید "والا تو ایتالیا رئیس‌جمهور رو بردن زیر سم مجسمه یه اسب سخنرانی کرد"

کم کم رفت و آمدها زیاد می‌شود. برای نوشتن حاشیه‌نگاری آماده می‌شوم، کسی با زبان فرانسوی به من چیزی می‌گوید که متوجه نمی‌شوم؛ کسی برایم ترجمه می‌کند و می‌گوید که باید از سرجای وزیر خزانه‌داری فرانسه بلند شوم! بلند می‌شوم و همان گوشه کنار می ایستم تا اینکه دو رئیس‌جمهور به اتفاق وزرا، مشاورین، روسای شرکت‌های خصوصی و... وارد می‌شوند.

حدود ساعت هفت و چهل دقیقه به وقت محلی است و دو رئیس‌جمهور در کنار هم می‌ایستند تا هرکدام از وزرا، مسئولین و روسای شرکت‌های مختلف، در برابر دوربین‌های فراوان، مبادرت به امضای اسناد همکاری‌های مشترک نمایند. صدای چک چک دوربین‌های عکاسی لحظه‌ای قطع نمی‌شود.

رئیس‌جمهور روحانی سمت چپ خبرنگاران با چهره‌ای گشاده و خندان ایستاده است!

کمی آن‌طرف‌تر از روحانی، فرانسوا اولاند با چهره‌ای گرفته که گاهی به امضا کنندگان اسناد لبخندی هم می‌پراند، مراسم را زیر نظر دارد.

از جلوی سالن دور می‌شوم و به محل استقرار تیم مشاوران، وزرا و معاونین رئیس‌جمهور می‌روم. این‌جا بازار اظهارنظرها درمورد چهره اولاند بالا گرفته است. نزدیک چند نفر از مشاورین می‌شوم تا مکالماتشان را به شرح زیر بشنوم:

 

- نکنه به اولاند گفتن روحانی قراره 118 تا هواپیما رو مفتی برداره، اونم ناراحت شده؟

- نه بابا بعیده! احتمالا دیدن با صدو خورده‌ای همراه یهویی و سرزده اومدیم، اینا هم فرهنگ خودشونو دارن خب ناراحت شدن!

- میگم حسام نکنه بدموقع مزاحم شدیم آبروریزی شده؟

- نه بابا چی می‌گی؟ دو ماهه بهشون گفتیم می‌خواییم بیاییم!

- آخه قیافه‌شو نیگا کن! اوه اوه!

- شایدم میگن چرا اول رفتیم ایتالیا؟ ها؟

- میگم بچه‌ها نکنه دست خالی اومدیم بهشون بر خورده؟

- نه! به نظر من که بهش خبر دادن تحریم‌های موشکی و حقوق بشر برداشته شدن، واسه اون قیافش گرفته‌است!

- شایدم بهش نگفتن که طبق یه بندی توی این قراردادها، اگه ما دوباره تحریم بشیم اونا میتونن قراردادها رو فسخ کنن و چیزی هم بابت خسارت و غرامت ندن؟

- آقا یه چیزی! اصلا به اولاند خبر دادن قلب راکتور اراک رو برداشتیم؟ نکنه نمی‌دونه واسه اون ناراحته؟

- راستی! شایدم خبر نداره اورانیومارو دادیم رفته!

- چی بگم والا! حالا باز خدا رو شکر که الحمدلله، وگرنه والا به خدا!

 

جلسه به پایان می‌رسد و اعضا برای نشست مشترک خبری، به سالن مجاور دعوت می‌شوند... .