یاد دوران غارنشینی بهخیر! عجب دوران پرخاطرهای بود، بزرگترها دور هم یک لقمه نان و دایناسور میخوردند، بچهها با تمساحهای خانگی بازی میکردند، زوجهای جوان به فکر غار مستقل بودند و خلاصه اعضای جامعه بدون هیچ فشار و استرسی به ادامه زندگی مشغول بودند... حیف که زود گذشت؛ اما چه کنیم که این روزها فضای مجازی بلای جان خانوادهها شده است. من عمیقا معتقدم فضای مجازی درصددِ نیست و نابود کردن فرهنگ و مقدسات ما ایرانیهاست.
اما بخش غصهدار قصه جایی است که قسم اعظمی از این قصه شوم دارد به دست قسمی از خود ما ایرانیها انجام میشود! حاضرم روی این قصه قسم هم بخورم!
بعله! امروزه روز بخشی از مردم جامعهمان دچار خودزنیهایی هستند که حتی بشر در طول تاریخ جنگهای داخلی هم به خود ندیده(و با این مجاهدتی که این بخش از جامعه مدام دارند از خود نشان میدهند) نخواهد هم دید.
طرف شعری که مشکل وزنی و حتی باور کنید مشکل اخلاقی دارد را با عنوان "شعر زیبایی از مولانا" پخش میکند و پیش خودش فکر میکند چه شخصیت ادیبی دارد، درحالی که به جرات میتوان گفت این فرد، فرق مولانا را با روکش چرم مبل راحتی خانهشان هم نمیداند!
واقعا هدف این دسته جانداران از زندگی چیست؟ اگر به کجا برسند آرامش میگیرند؟ فسفرها را به فنا میدهند که چه چیزی را بفهمند؟ مثلا اگر چه بشود دست از به فنا دادن جامعه برمیدارند؟
بعد هرچقدر هم که از لزوم بالا بردن فرهنگ برایشان صحبت کنی و مثلا آنها را دعوت به مطالعه بیشتر کنی و ایشان را متوجه اشتباهاتشان کنی و هرچقدر هم در راستای اصلاحشان تلاش کنی، باز همان برخوردی را با پند و اندرزهایت میکنند که همه با جمله معروف روی نوشابههای شیشهای میکنند که "لطفا پس از مصرف با آب سرد بشوئید!" (حالا جدای از شوخی، آیا سازندگان نوشابه شیشهای بر این باورند که همه پس از نوشیدن نوشابه، به خاطر این جمله هم که شده آن را با آب سرد خواهند شست؟ یا اینکه این احتمال را هم میدهند که کسانی هم اگرچه کم اما هستند که پس از دیدن این جمله و نیز در نتیجه گاز حاصل از نوشابه و با حرکت دهان و مدد تارهای صوتی، کاری خواهند کرد که گفتنش در این مقال نمیگنجد؟)
از بحث اصلی خودمان منحرف نشویم، داشتیم از عدهای از هموطنانمان میگفتیم که خون آریاییشان سخت در فضای مجازی به جوش آمده و طوری کمر همت بستهاند به حمله و تخریب که حتی خود رئیس جمهور هم تاکنون اینطور برخوردی با منتقدانش نکرده است! (البته سردبیر محترم به بنده تاکید کرده بودند که سیاسی ننویسم اما چون روز بر همگان واضح و مبرهن است که منظور من از رئیس جمهور در جمله بالا، رئیس جمهور آمریکا بوده وگر نه باز چون روز بر همگان واضح و مبرهن است که رئیس جمهور کشور ما اهل توهین و ناسزا به منتقدان و احیانا شورای نگهبان و... نبوده و نیست)
خلاصهاش کنم؛ الان به ضرس قاطع میتوان گفت نیمی از پیامهای شبکههای مجازی با هدف دینستیزی و سیاهنمایی است، چیزی در این مایهها:
سلام. اسم این دختر کوچوکوی خوشگل که عکسشو میبینید روی تخت بیمارستان خوابیده عسل خانومه. دیروز ظهر وقتی عسل داشته از عسلفروشی بر میگشته، بدون توجه به چراغ راهنمایی از وسط خیابون رد میشه و میره خونه. بابای عسل که یه آخوند و مسئول مملکت هستش وقتی فهمیده عسل این کارو کرده، اونو گرفته زیر باد کتک و این خوشگل خانومو به این روز درآورده! اگه واقعا هنوز یه ذره عاطفه توی وجودت هست این پیامو انقدر برای دیگران بفرست تا دیگه هیچکس بدون توجه به چراغ از وسط خیابونای این مملکت رد نشه
#دین_تحجر_آزادی_آخوند
سلام. این متن زیبا از یه شاعر هستش که برنده جایزه هفتصدهزارمیلیارد دلاری بخش جنوب شرقی ایالت آریزونای شمالی شده:
آه! چه زیبا پر میگشایند الاغهای خسته از لوله تفنگ شکارچیهای مست جنگلهای بخش جنوب شرقی ایالت آریزونای شمالی که حتی دین هم ندارند.
آری! بدون دین هم میشود زیبا بود!
#آزادی_بشر_صلح_الاغ
کوروش کبیر میگه: مردمی که توی دستشویی خوابشون ببره، با اِهِن دشمن از خواب پا میشن! اگه خون عاریایی تو رگاته این پیامو انقد بفرست تا دیگه هیچکسی روی کره زمین توی دستشوییها نخوابه.
#اِهِن_آخ_تُف
از همین تریبون واقعا از این قشر آریایی التماس تفکر دارم!