همانطور که قبلا هم گفته بودیم، افرادی که در توهم به سر میبرند انسانهای عجیبی هستند، آنها اغلب دارای علوم غریبه ازجمله علم غیب هم هستند
بنده همین چند روز پیش نزد یکی از همین متوهمین بودم که چیزهایی را برای من از یک "روح" سرگردان فاش کرد. او اگرچه از من خواست که نامش فاش نشود اما به من این اجازه را داد که چیزهایی از این روح را هم برای شما فاش کنم. او گفت که همین چند روز پیش بصورت اتفاقی در جریان خوابی که یکی از مذاکره کنندگان ارشد دیده قرار گرفته است. او گفت که آن مذاکره کننده که بر اثر خستگی ناشی از پیادهرویهای زیاد در خواب عمیقی فرو رفته بود، خواب یک روح سرگردان و خشمگین را دیده...
و جریان گفتگوی آن روح با مذاکره کننده ارشد را برای من اینچنین فاش کرد:
مذاکره کننده ارشد: آه... وای... آه... نه... نه... این یه کابوسه... وای...
روح: یووووو... هووووو... هووووو...
مذاکره کننده ارشد: نه... نیا نزدیک... همون عقب بمون.
روح: باید تمومش کنی!
مذاکره کننده ارشد: تو کی هستی؟ چیو تموم کنم؟ از جون من چی میخوایی؟
روح: تو باعث این شدی! خشششششش(صدای رعد و برق)
مذاکره کننده ارشد: باعث چی؟
روح: خوووووب نگاه کن! تمان تنم زخمی و خونیه... دیگه یه جای سالم توی بدنم نمونده، روزی نیست که بهم تعرض نشه و مورد آزار و اذیت قرار نگیرم، تا یه جای تنم میاد خوب بشه سریع اون قسمتو دوباره مورد تعرض قرار میدن، اصلا نگاه کن به سرم! من کلی مو داشتم، جدیدا همش ریخته... .
مذاکره کننده ارشد: ببین! با کی کار داری عمو؟ من فکر کنم تو اشتباه اومدی اینجا، باید بری اتاق بغل!
روح: عه؟ مگه تو ظریف نیستی؟
مذاکره کننده ارشد: نه بابا! من یکی دیگهام!
روح: عه!؟ آقا شرمنده بخدا حلال کنید. به من گفتن مسئول این نابسامانیها شمایید!
مذاکره کننده ارشد: نه من نیستم اشتباه اومدی!
روح: پس جواد کجاست؟ نکنه اینیه که رو اون یکی تخت خوابیده؟ الان میرم تو خوابش!
مذاکره کننده ارشد: آره... اِممم... یعنی نه... ببین! صبر کن یه لحظه!
روح: چیه چرا اینقدر مِن مِن میکنی؟ خب بگو دیگه جواد کجاست؟
مذاکره کننده ارشد: ببین به کسی نگیا! برو طبقه پایین سالن سمت راست درِ سوم از بغل!
روح: دمت گرم داداش! ایشالا جبران کنیم!
مذاکره کننده ارشد: سلامت باشی. راستی نگفتی اسمت چیه؟
روح: من "روح توافقات" هستم!
مذاکره کننده ارشد: جدا؟ پس واسه همینه که یه جای سالم نداری؟
روح: آره دیگه! من باید برم خیلی کار دارم. تا این خارجیا از خواب بلند نشدن و دوباره به من تعرض نکردن باید برم توی خواب مذاکره کنندههای خودمون یه توصیههایی بکنم بهشون و بگم که از این به بعد هروقت خواستن توافق بکنن خداوکیلی روح توافقات رو هم درنظر بگیرن... . من رفتم... .
*
مذاکره کننده ارشد: ... جواد! جواد پاشو!
جواد: ها؟ چیه عباس؟
مذاکره کننده ارشد: من خواب بد دیدم!
جواد: ها؟ چی دیدی؟
مذاکره کننده ارشد: روح توافق ژنو اومده بود دنبالت میگشت ولی اشتباهی اومده بود توی خواب من.
جواد: منو لو دادی؟
مذاکره کننده ارشد: نه بابا! آدرس اتاق کریاینا رو دادم بهش... .
جواد: خخخخخ دمت گرم. حالا فردا به روشون نیاریا، مخالف اصول دیپلماتیکه!
مذاکره کننده ارشد: باشه ولی یادت باشه فردا صبح موقع قدمزدن یه عکس از کری بگیرم قیافش دیدنیه... .
جواد: الان برای ما مهم متن توافقاته که خب خداروشکر فعلا به خواب هیچکس نیومده. برو بخواب فردا باید کلی به تیکههای مسخره کریاینا بخندیم.
از منتشر کنندگان: