فوری! فوری! لطفا تا انتهای این مطلب را با دقت خیلی خیلی زیاد بخوانید. خواندن این مطلب فقط 3دقیقه و 12ثانیه وقت شما را می‌گیرد ولی باعث می‌شود ذهنیت شما نسبت به اطراف‌تان تغییر کند. اگر برای خود و عزیزانتان پشیزی هم ارزش قائل نیستید به جهنم ولی باز هم کمی وقت بگذارید و این مطلب را تا آخر بخوانید و آن را برای دیگران بفرستید. به عقیده زیفموند گروید و همه روانشناسان معروف جهان، هرکس بعد از این‌همه قسم و آیه این مطلب را نخوانده رها کند یعنی از مرض روحی شدیدی رنج می‌برد.

روزی راننده یک پیکان تاکسی زرد از یک مسافر فقیر کرایه‌ای بیشتر از نرخ مصوب اتحادیه می‌گیرد.

آن مسافر به راننده اعتراض می‌کند اما راننده زیر بار نمی‌رود، مسافر هم از حق خود کوتاه نمی‌آید و می‌گوید باید اضافه کرایه را پس بدهی تا این‌که راننده با ول کردن ناگهانی کلاچ، بکس‌وبات می‌کند و می‌رود... . مردم اطراف هم از این بی‌عدالتی که تا آن زمان بی‌سابقه بوده تعجب می‌کنند.

مسافر فقیر که به همان دو ریال پول بیشتری که راننده از او گرفته بود شدیدا محتاج بود، به کاخ شاه می‌رود و اعتراض خود را به گوش او می‌رساند.

فردای آن روز وقتی خورشید بیرون زد همه روزنامه‌ها تیتر یک زدند که شاه ایران، نانوایی را که نان گران به مردم می‌فروخته است به درون تنور انداخته!

مسافر فقیر دوباره نزد شاه رفت و به شاه گفت که ای اعلی حضرت! این وسط یک اشتباه پیش آمده، من شکایت راننده تاکسی را پیش شما آوردم اما شما یک نانوا را تنبیه کردید!

شاه خردمند جوان در جواب گفت: در جهانی که هیچکس با حیوان‌ها مهربان نیست، نباید با مهربان‌ها حیوان باشیم!

آری هموطن آریایی من! باید این‌گونه بود؛ محمدرضا شاه آریا مهر، اولین شاه ایران بود که شاه 60 کشور جهان پشتش راه رفتند و هیچ کشور عربی حق فروش 1 لیتر نفت بدون اجازه شاهنشاه ما را نداشته است.

شرف بر اقتدار و درودش!

گاهی مهم نیست چگونه فکر می‌کنی، مهم این است که فکری نمی‌کنی!    "باربارا آروارا-سرباز جنگ جهانی دوم، ردیف اول، نشسته از راست"

 

التماس تفکر!


منتشر شده در ویژه نامه طنز خاندان پهلوی"راه راه"  اسفند ماه 94