اخیرا یکی از مقامات طی اظهارنظری فرموده‌اند:

مگر در میز مذاکره بحث آرمان و اصول مطرح است؟ اینها توهمات است و عده‌ای در توهمات زندگی می‌کنند.
آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نیست بلکه به قلب و اراده ما وصل است؛(دست و جیغ و هورا و سر از پا نشناختن حضار...)

فلذا بهتر دیدیم جهت تنویر افکار عمومی و خصوصی، و برای جلوگیری از سوء برداشت‌های احتمالی، تهاجمات فرضی، احتمالات قطعی، تفاسیر به رأی زنجیره‌ای، اختلافات سطحی، انتقادات حتمی، و استنادات برخی، مصاحبه‌ای هرچند کوتاه با یک سانتریفیوژ خسته و تکیده ترتیب بدهیم... .

 

خبرنگار ما: سلام. لطفا خودتون رو برای مخاطبان ما معرفی کنید.

سانتریفیوژ: سلام. من یک سانتریفیوژ ورژن فوق پیشرفته هستم اهل نطنز.

خبر نگار ما: آقای سانتریفیوژ شما چیزی بهتون وصله؟

سانتریفیوژ: والا ما خیلی چیزا اینجا بهمون وصله...

خبرنگار ما: مثلا؟

سانتریفیوژ: مثلا سیم، کابل، قطعه، برق... آخریشم این چیزاییه که خارجیا بهمون وصل کردن، اسمش پلمپه...!

خبر نگار ما: منظورم اینه که شما اینجا بهتون اصول و آرمان وصله؟

سانتریفیوژ: اصول و آرمان چیه؟

خبرنگار ما: ببین سانتریفیوژ جان! اصول و آرمان یعنی چیزایی که نمیشه ازش عقب کشید و باید تا آخرش روی اون‌ها پافشاری کرد...

سانتریفیوژ: پس با این تفاسیر اینو دیگه هر کسی میدونه که ما اصول و آرمان نیستیم ولی باید بگم که ما نتیجه آرمان‌خواهی هستیم.

خبرنگار ما: احسنت! بهت نمیاد از این حرفا؟

سانتریفیوژ: پس چی فکر کردی، ما موجودات خیلی باهوشی هستیم و خیلی به درد می‌خوریم ولی در تعجبم که چرا دیگه نمیذارن ما بچرخیم.

خبرنگار ما: خب دیگه... الان عصر اعتداله...

سانتریفیوژ: خدا رحم کنه به شبش!

خبرنگار ما: برای دولت چه پیامی داری؟

سانتریفیوژ: ما نه آرمان این ملتیم و نه اصول اون، ما اما نتیجه آرمان‌های ملت و دانشمندان شهیدش هستیم؛ روی نتیجه آرمان‌ها مذاکره نکنید!

خبرنگار ما: جناب سانتریفیوژ راسته که می‌گن شما در دقیقه دویصت هزار بار دور خودتون می‌چرخید؟

سانتریفیوژ: هیییییی روزگار! می‌چرخیدیم.

خبرنگار ما: سرتون گیج نمی رفت؟

سانتریفیوژ: الان که از حرکت وایستادیم از کارای بعضیا بیشتر سرمون گیج میره...

خبرنگار ما: دوست دارید دوباره بچرخید؟

سانتریفیوژ: یعنی میشه؟

خبرنگار ما: البته فعلا گوشت و روغن و گندم مهم‌تره... .

سانتریفیوژ: من موندم اگر می‌خواستن ما رو با چند دلار قسطی عوض کنن، اصلا برا چی ما رو ساختن؟

خبرنگار ما: شما رو احمدی روشن‌ها ساختن نه... .

سانتریفیوژ: بعله! فکر کنم اگر به بعضیا بود، ما ایرانیا جز صنعت آبگوشت بزباش و قرمه سبزی چیز دیگه‌ای نداشتیم.

خبرنگار ما: بابا بی‌خیال... لطفا صحبت‌ پایانی رو بفرما.

سانتریفیوژ: چرا وقتی این آدم خارجکیا داشتن دست و پای ما رو می‌بستن، آقای ظریف می‌خند؟


از منتشر کنندگان:

هفته نامه سیاسی اجتماعی فرهنگی 9دی